اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی كُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

مسافر كربلا...درد فراق و عطشي كه بيشتر شد....
الله اكبر
30 مهر 1391برچسب:, :: 6:3 قبل از ظهر :: نويسنده : مهدي كريمي
سلام بر حسين (ع) ....

برگشتم از كربلا و نه تنها عطشم برطرف نشد بيشتر هم شد ....

باز درد فراق شروع شد....

وقتي نگاهم به بارگاه حضرت هود و صالح (ع) افتاد سريع نگاهم رو به سمت چپم برگردوندم و فرياد زدم هركه مولايش عليست صلوات ........

آقا روزيمون كرد چند قدمي حرمش جابگيريم ..هتل القاسم ...روبروي بيت آيت الله سيستاني عزيز ...

خيلي غبطه خوردم به حال پاسداران بيت آقا كه قبل و بعد عوض شدن پستشون سلامي به حضرت امير(ع) ميدادن و سر پست حاضر ميشدن ..........

نائب الزياره همه بودم حتي كساني كه يك بار تو عمرشون گفته بودن ياعلي (ع) ....آخ نميدونيد ايوان طلاي نجف آقا چه صفائي داره ...باورم نميشد دوباره چشمان گنهكارم ايوان طلا و ضريح آقا رو ببينه....

اتفاق جالبي كه برام افتاد اين بود وقتي كفش هام رو تحويل كفشداري دادم شماره كه بهم دادن 110 بود انقد ذوق كردم كه نگو و نپرس ...

كنار حضرت امير (ع) چه آرامشي داشتيم ...پدرم رو تو حرم ديدم برا اولين بار با ايشون رفتم زيارت آقا ...پدر هرجا رو بوسيد بوسيدم هرجا قدم گذاشت قدم گذاشتم احترام ميكردم بلكه آقا نظري به حال من خراب كنه ...

خيلي لذت داره تو حرم امير (ع) با پدرت باشي ....

وادي السلام چند مرتبه روزيم شد برم سر مزار آيت الله سيد علي قاضي ....و ازشون خواستم دعام كنه ...

و كربلا....

مداحي تو كاروانمون بود بنام عباس سلجوقي تو مسير كه رسيديم با رود فرات نجوائي كرد ....!

تو مسير بهم گفت م ..جون  بزار برسيم كربلا بهت ميگم حسين (ع) كيه ؟ !!! بعد با صداي لرزونش خوند تشنه آب فراتم اي عجل مهلت بده ....

كربلائي عباس گفت من همين جا ميميرم و همينجا دفنم كنيد ....جمعه شب كربلائي كربلائي شد و ما كه فقط ضريح ديديم ايشون خود ارباب رو ملاقات كرد ...و بهم فهموند حسين (ع) كيه بعد عمري خوندن برا مصيبت هاي ارباب و عمه سادات چطور مزد گرفت ...

امام صادق (ع) فرمودند هر كس در سفر (كربلا) از دنيا برود ملائك نازل مي شوند اورا غسل مي دهند و گشاده شود براي او دري بسوي بهشت كه داخل شود ......

برا دومين بار روزيم شد شب زيارتي آقا شب جمعه حرم سيدالشهداء باشم اما اينبار با پدر ...باب الشهداء نشستم زيارت عاشوراء با صد لعن و سلام خوندم ...باب الشهداء رو خيلي دوس دارم اونجا كه ميشيني روبروت ضريح بالا رو نگاه ميكني گنبد طلا....

داشتم عاشوراء ميخوندم آقام از زيارت برگشت آخه ميخواست بره سامراء .... جلو امام حسين (ع) خواستم حركتي كنم ترسيدم جلو علي اكبرش به دلش بياد ولي فرصت رو از دست ندادم با شرمندگي از آقا ..پا و دست و صورت پدر رو بوسه باران كردم .......

قبل اينكه بيايم حرم سيدالشهداء (ع)  بعد از نماز مغرب و عشاء با پدر و عموهام نشستيم تو صحن سقا مجلس روضه ....روزگاراني تو هيئتا ميونداري كرده بودم ولي اينبار آقا عنايت كرد به خودم اومدم تو حلقه سينه زناي حرم وسط با پيشوني بند يازهرام بودم .....يه نگاه به گنبد يه نگاه به گلدسته علمداركربلا سينه ميزديمو اشك ميريختيم ...آخ نميدونيد تو حرم علمدار علمداري كردن چه صفائي داره .....دو دسته طرفي سيد احمد شد طرفي من دو دم ميگرفتيم اي اهل حرم .....

نجف و كربلا با وجود پدر و عموهام .....انصافا خيلي به دل نشست ....

پارسال نرفته بودم مقام حضرت علي اصغر و علي اكبر (ع) امسال رفتم ....خيلي با دلم بازي كرد ....

بگم از شب يلدا خيلي ها موندن هتل و بساط شب يلداي به پا كردن من هم رفتم حرم تا بهترين و تكرار نشدني ترين شب يلداي عمرم رو با آقام باشم ....ميدونيد چرا اين شب يلدا رو دوست دارم چون يك دقيقه بيشتر كنار اربابم بودم تو حرم ....

سامراء رفتيم باز تلي از خاك و ضريحي كه نبود و ... عوضش صلوات ميگرفتم از جماعتي كه تو حرم بودم ميگفتم تعجيل در فرج آقا امام زمان (عج) و سلامتي نائب برحقش آقا امام خامنه اي صلوات ....آخ اين صلوات رو تو همه حرم ها ميگرفتم ...برا خميني كبير و شهدا ...ميگفتم صدام كجاست امام ما كجاست كه صدام رو مردمش لعن وما تو خاك عراق تو حرم خاندان كرم صلوات نثار روح امام خميني (ره) ميكينم

كاظمين نماز صبح حرم بوديم نگاه گنبد ميكني داغون ميشي آخ ميبيني گنبد امام رضا (ع) جلو چشاته ...ميشيني گوشه اي به دو گنبد تماشا ميكني بي اختيار با امام رضا (ع) نجوا ميكني ....اصلا كربلا ميري انقد دلتنگ امام رضا (ع) ميشي كه نگو .....

وارد حرم موسي بن جعفر و امام جواد(ع) شدم با صلواتي نثار بر شاه خراسان و....

ضريح موسي بن جعفر دربي چوبي داره مي چسبم بهش سينمو فشار ميدم به در ميگم سلام امام رضا ع و حضرت معصومه س رو اومدم برسونم ...شروع ميكنم به روضه خوندن برا آقا ....

گفتم آقا قربون در چوبيت كه منو ياد در چوبي خونه مادرتون انداخت ...آقا در شما كه ميخ نداره ....آقا مادر كه پشت در نيست ....گفتم در شمارو كه آتيش نزدن ....

و ميگم از مسجد كوفه ...رسيديم مسجد كوفه نميشد بريم داخل زيارت يار باوفاي حضرت امير (ع) ميثم تمار به خاطر تعميرات ...رفتم چند قدمي بارگاهش و سلامي دادم و برگشتم خودمو رسوندم به هم كاروانيام كه مرحوم عباس سلجقوقي داشت مداحي ميكرد ....وارد خانه مولامون شديم و بعد رفتم مسجد كوفه ...اولين جا رفتم به محراب حضرت محل ضربت خوردن مولايم علي (ع) و وقتي اومدم بيرون علي آقا رو ديدم پير گود زورخونه علي آقا فرحناك پور معروف به علي برقي رو ميگم با پهلوون سليماني و جمعي از باستاني كارها اومده بودن كه شروع كرد منو به پهلوون سليماني و بقيه ورزشكارها معرفي كردن ...از علي آقا لحظاتي جداشدم رفتم خدمت سفير امام حسين (ع) ...خواستم وارد حرم شم طبق عادت (درتمام حرم ها قبل ورود) زانو زدم سلام باستاني داده و وارد شدم ....خيلي بادلم آقا بازي كرد كلي با حضرت دردودل كردم ...رفتم خدمت سربازمولا مختار ثقفي گفتم سلام مرد سلام يار مولا ...ازش خواستم كه دعا كنه بصيرت داشته باشم ...منم جزء سربازان آقا باشم ...من جزء منتقمين باشم ...و .... وقتي خدمت ائمه اطهار ميرسيدم ازشون ميخواستم دعا كنند خداوند بهم بصيرت بده ...شهادت در راه ولايت بده ..... نميدونم كسي اين كارو جز من كرده يا نه هم پارسال هم امسال تو حرم اميرالمومنين (ع) تو مسجد كوفه و بقيه حرم ها چند دور چرخ باستاني زدم عين چرخي كه تو گود زورخونه ها ميزنن ....ولي اونجا بايادشون و در حرم ها با نگاه به گنبد ها ....

مسجد سهله : دلم برات تنگه برا مقام امام زمان (عج) و........كاش باز زودي بشه بيام و از خدا امان بخوام از .... و دوباره بخونم مناجات مولايم علي (ع) ....يادگار از مسجد سهله برام تكه پارچه سبزي موند كه تبرك كردمش در حرم ها ....


ادامه دارد ....





درباره وبلاگ


به اين وبلاگ خوش آمديد ************************* همیشه به یاد داشته باش: در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار* در سفره ای نشستی شکمت را نگه دار* در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار* در نماز ایستادی دلت را نگهدار* ----------------------------------------- دو چیز را از هم جدا کن:* عشق و هوس* چون اولی مقدس است و دومی شیطانی* اولی تو را به پاکی می برد و دومی به پلیدی* ----------------------------------------- دنیا دو روز است: یک روز با تو و یک روز علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست مایوس نشو چرا که هر دو پایان پذیرند ------------------------------------------ دو چیز را همیشه فراموش کن: خوبی که به کسی می کنی بدی که کسی به تو می کند ------------------------------------------ گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر با اعتماد، زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو
موضوعات
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تجارت صلوات و آدرس salavat91.LoxBlog.Com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 475
بازدید کل : 55181
تعداد مطالب : 164
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1


سلولز با ژل لاغری Celluless (برطرف کننده چین و چروک )

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل